۱۳۹۴ اسفند ۱۵, شنبه

ایران - دردهای مادر هادی یک زندانی محکوم به اعدام



#ایران - دردهای مادر هادی یک زندانی محکوم به اعدام

مادر بارها این جمله را تکرار میکند: حاضرم جانم را ببخشم تا اعدام پسرم لغو شود. وی میگوید:در این سه سال من به اندازه ده سال پیر شدم، خواهرش افسردگی گرفته و همه چیز زندگیمان عوض شده، اگر پسرم در حلبچه مرده بود، اگر تصادف می کرد، اینقدر درد نداشت، اعدام فقط مرگ یک نفر نیست، مرگ یک خانواده و فامیل است، مرگ آبرو است، سر آدم را برای همیشه پایین می اندازد
پسر وی هادی در رابطه با مواد مخدر دستگیر و به اعدام محکوم شده است. مادر در باره پسرش چنین می گوید:خودش می گوید شاید گناهکار باشم اما حقم هیچ جوره اعدام نیست، ولی حتی اگر گناهکار باشند چطور ممکن است ۵ نفر جوان را که هیچ جرم و جنایتی نکرده اند، به دلیل یک اشتباه از هستی ساقط کنند، که من که مادرش هستم هنوز ندانم چه اتفاقی افتاده و از هیچ چیز خبر نداشته باشم، یعنی اگر اتهامش قتل بود باز راه داشت که بروم به پای خانواده مقتول بیفتم ولی الان هیچ کاری از من برنمی آید.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر