#ایران
- انتخابات از دیدگاه شعله پاکروان مادر ریحانه جباری
چند روز دیگر هنگامه ی
انتخابات آغاز میشود . قرار است کسانی را انتخاب کنیم تا به جای کسانی که اکنون بر
مسند ، تکیه داده اند بنشینند . جالب است . چند هفته است که با ذره بین روی حرکات افراد
و گروهها متمرکز شده ام . باور کنید مثل یک پارودی است . نمایشی طنز و یا شاید هجو
. اول گروهها و کسانی آمدند تا با کارت اخطار و قرمز به نمایندگان کنونی بگویند که
هر اشتباهی از شما سر بزند با کارت اخطار روبرو خواهید شد . چند روزی کارتهای متعدد
صادر کردند برای حرفها و موضع گیریهای نمایندگان کنونی . بعد دیدند یکی دوتا نیست مواضع
غیر انسانی و ارتجاعی بعضی نمایندگان . بعد کمپینی به موازات کارت قرمز براه افتاد
که میخواست چهره ی مردانه ی مجلس را تغییر دهد و کمی تعدیلش کند با حضور زنان . اما
آنهم از تب و تاب افتاد . از بس که بی معناست چنین صحبتی در شرایطی که زنان نماینده
از مردان بدتر عمل کرده اند . هنوز یادمان نرفته لایحه ی کثیفی که به مردان اجازه میداد
تا با فرزند خواندگانی که از بهزیستی میاورند و بزرگ میکنند بعد از رسیدن به سن شرعی
، ازدواج کنند . حتی عملکرد بانوان محلس ششم که ویترین اصلاح طلبانی از جنس بلور است
نیز پر از لکه و سوال است .
بعد گروه دیگری که از جمله
دوستان داغدار و بلاکشیده ی خودمان هستند آمدند و در مورد صندوق های مجازی و دموگراتیک
سخن گفتند . همه امیدشان این بود که اگر هر کاندید 500 رای بیاورد ، حمایت سازمان ملل
را در پی خواهند داشت . نمیدانم چرا به چنین حمایتی از چنین نهادی دل بسته اند . در
حالیکه موضعگیری های این نهاد را در مساله ی خونینی مثل کوبانی ، داعش و دیگر بلایا
و بلا زدگان منطقه به یاد داریم .
به یاد درسی از ملایان
میافتم که بین مردم منتشر میکردند . میگفتند برای انتخاب مرجع تقلید باید اصلح را انتخاب
کنید . یعنی کسی که بهترین باشد . اما برای انتخاب نماینده ، سالهاست حرفی از اصلح
نیست . بلکه همه ی دعوا برای انتخاب بین بد و بدتر است .
راستی چه شد که ملت ایران
راضی شد به برگزیدن بد ؟ میان بد و بدتر ، هر مجنونی بد را انتخاب میکند . اما در نهایت
عادت میکنند به انتخابهای بد . انتخاب بد برای نماینده . بد برای ریاست جمهوری . بد
برای شغل . برای شهر . بد برای همسر . بد برای اخلاق . بد .... بد .... بد .
ما مدتی است عادت کرده
ایم که بد را قبول کنیم و برای بد بجنگیم . حتی آنقدر عادت کرده ایم که دشمنان ملت
را از روی ناچاری در لیست مصلحین میتپانیم تا به خورد ملت بدهیم . کسانی که سالهای
قبل خواستار اعدام کسانی شدند ، امروز در لیست طرفداران همان کسانند . جالب اینکه خانواده
ی همانان ملت را تشویق به شرکت در انتخابات میکنند . و این همان پارودی است . همان
هجو همه پرنسیپ های سیاسی و اجتماعی . گویی ما ملت مشتی گیج و گولیم که باز فریب پرده
بازی مشتی دلال سیاست ورز را میخوریم .
در سالهای اخیر هم زیر
را دیدیم و هم بالا را . هم راست را هم چپ را . دو سه سالی هم هست که میانه و معتدل
را هم امتحان کردیم . وزیر دادگستریش کشتار ناعادلانه در کارنامه دارد وباقی هم هر
یک لکه ای در پیشانی . انکه فتوای قتلهای زنجیره ای و سلاخی فروهرها و پوینده و مختاری
و دوانی را داد ، اکنون چهره ای لطیف به خود گرفته تا ما مردم یادمان برود که دستش
در خون جوانان این سرزمین است و او را " انتخاب " کنیم .
در جنگ بین این گروه و
آن گروه ، در نبرد بین بد و بدتر ، به هیچکدامشان اعتنا نمیکنم . چرا که از بزرگان
و پیشینیان آموخته ام که مرا در صف بد و بدتر جایی نیست . و راه در جهان یکی است و
آن راه راستی است . راهی که فرسنگها دور است از راه بد و بدتر .
هر گاه شرایطی ایجاد شد
که از قحط الرجال خارج شدیم ، برای انتخاب اصلح رای خواهم داد . اما اکنون ، برای انتخاب
کردن بد ، قدمی برنخواهم داشت . که هر کدام از بد یا بدتر ، دندانش را در گوشت ما ملت
عادی فرو خواهد کرد . یکی با اخم و زور . دیگری با لبخند و زور .
دوستان لطفا لينك تلگرام مرا بپذيريد.
لینک زنان سازندگان فردا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر