۱۳۹۴ دی ۲۳, چهارشنبه

هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده.

هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد برای همین او را زیر نظر گرفت.

متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد مثل یک دزد راه می رود مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ میکند. آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود.


اما همین که وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد. زنش آن را جابه جا کرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود، مثل یک آدم شریف حرف می زند و مثل یک آدم شریف رفتار می کن

لینک زنان سازندگان فردا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر