معلم - م.
شوق
در جهل مسلط،
از علم خبر نیست معلم!
در خانهی
سارا
دیو ستم و
فقر، در حال عبور است
بر نیمکت دارا
یک دفتر ساکت،
پر خاطرهی شوق و سرور است
در صحن خیابان،
افتاده به ره لشکر رویش
در پهنهی
میدان، برپا شده غوغا، از ارتش بینش
دانشکده زندان،
گشتهست رفیقان
در بند شد
استاد، وین سلطه زور است عزیزان
دانشجو و استاد،
در صحن خیابان
در جوش و خروش
است
وین جنبش و
شور است، به طغیان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر