۱۳۹۴ مهر ۳, جمعه

#تهران #ایران شعري زيبا از پروين اعتصامي


شعري زيبا از پروين اعتصامي



برد دزدی را سوی قاضی عسس // خلق بسیاری روان از پیش و پس
گفت قاضی کاین خطاکاری چه بود؟ // دزد گفت: از مردم آزاری چه سود
گفت: بدکردار را بد کیفر است // گفت: بدکار از منافق بهتر است
گفت: هان برگوی شغل خویشتن // گفت: هستم همچو قاضی راهزن
گفت: آن زرها که بردستی کجاست؟ // گفت: در همیان تلبیس شماست
گفت: آن لعل بدخشانی چه شد؟ // گفت: می‌دانیم و می‌دانی چه شد
گفت: پیش کیست آن روشن نگین؟ // گفت: بیرون آر دست از آستین
دزدی پنهان و پیدا کار توست // مال دزدی جمله در انبار توست
تو قلم بر حکم داور می‌بری // من ز دیوار و تو از در می‌بری
حد به گردن داری و حد می‌زنی // گر یکی باید زدن، صد می‌زنی
می‌زنم گر من ره خلق، ای رفیق // در ره شرعی تو قطاع الطریق
می‌برم من جامه درویش عور // تو ربا و رشوه می‌گیری به زور
دست من بستی برای یک گلیم // خود گرفتی خانه از دست یتیم
من ربودم موزه و طشت و نمد // تو سیه دل مدرک و حکم و سند
دزد جاهل، گر یکی ابریق برد // دزد عارف، دفتر تحقیق برد
دیده‌های عقل گر بینا شوند // خودفروشان زودتر رسوا شوند
دزد زر بستند و دزد دین رهید // شحنه ما را دید و قاضی را ندید
من به راه خود ندیدم چاه را // تو بدیدی کج نکردی راه را
می‌زدی خود پشت پا بر راستی // راستی از دیگران می‌خواستی
دیگر ای گندم نمای جو فروش // با ردای عجب، عیب خود مپوش
چیره دستان می‌ربایند آنچه هست // می‌برند آنگه ز دزد کاه، دست
در دل ما حرص، آلایش فزود // نیت پاکان چرا آلوده بود
دزد اگر شب، گرم یغما کردن است // دزدی حکام، روز روشن است

حاجت ار ما را ز راه راست برد // دیو، قاضی را به هر جا خواست برد

iran #تهران #ایران 
#قوچان #بلوچستان #بندرعباس #کرمان #مهاباد #اهواز #اراک  #تهران #کرج #اصفهان #کرمانشاه #شیراز #تبریز #رشت#آبادان #اردبیل #مهاباد #سنندج #زاهدان #ایران #شیراز #تهران  #اصفهان #مشهد #تبریز #قزوين، #تنكابن #ایرانشهر #ساری #خوزستان #دزفول
#استان #دماوند #شهرستان #اسلامشهر #شهرستان  #فیروزکوه #پردیس #ری #رباط‌کریم #شمیرانات #ورامین #پاکدشت #شهریار #ملارد #قرچک 
#ايران #استان_تهران #دماوند #اسلامشهر #شهرستان  #فیروزکوه  #پردیس #ری #رباط‌_کریم #شمیرانات #ورامین #پاکدشت #شهریار #ملارد #قدس #بهارستان #قرچک

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر