#ایران-بیست و پنجم خرداد، روز شروع يك خيزش...
خردادِ داغي بود. روزهايي كه سيلِ پرخروشِ فريادهاي يك ملت، و جنگلِ مشتهاي گره كرده شون مي رفت تا لمس آزادي رو محقق كنه. خردادِ داغ و سرخي بود. روزهايي كه خونِ سرخِ صبحِ فردا بر سنگفرش خيابون مي ريخت و خورشيد، در قطره قطره هاي اون ميتپيد. 25 خرداد يكي از اون روزهاي حادثه ساز بود. روزهاي شروعِ قيامي مردمي، و از اولين روزهايي كه سربِ داغ بر قلبهاي عاشق و سرهاي پرشور عاشقان آزادي نشست.عاشقاني كه همه براي يك هدف و آرمان به خيابون اومده بودند. براي كلمه ي ممنوعه ي آزادي. و هيچ چيز جلودارشون نبود. حالا 6 سال بعد از جاري شدن اين خونها بر سنگفرش ظلم و تباهي، اونها هنوز زنده و درخشان و جاري هستند.تو مهاباد و سنندج و كردستان كه در برابر جنايت و بي عدالتي بلند شدن. تو دل همونها كه از سفره هاي خالي و از كليه هاي فروشي ميگن. تو حلبي آبادها و حاشيه ها و حومه هاي فقر زده. تو شعله هاي جون دست فروشها و دخترهاي جوون ايراني. تو خيابونهاي پر التهاب درگيري و گوشمالي مزدورها و تو جامعه اي كه به انتظار انفجاره.
#خرداد #ملت #ظلم #مهاباد #سنندج #جنگل #خیزش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر