۱۳۹۴ خرداد ۱۹, سه‌شنبه

ایران - بیادت به آبی آسمانی نگاه کردم،



بیادت،
به آبی آسمانی نگاه کردم،
که سبزی «سیرچ» * در دامنش بود.
و سیرچ، که پر از باغهای انجیر و انگور بود.
بیادت،
دندانم را در دانه شیرین انگوری فشردم،
که خوشه‏اش بسویم خم شده بود،
و خوشه به ساقه بود،
ساقه به ریشه‏
و ریشه در خاک.
بیادت.
روی خاکی راه رفتم‏
که در جویبارهایش‏
خون انار جاری بود،
و از آسمان، خون انار می‏بارید.
با تو دیدم، بوئیدم، مزه کردم، پیمودم.
با چشمانت،
به سیاهی آسمانی نگاه کردم،
که پر از ستاره بود.
*
سیرچ: نامی یکی از دهستانها شهداد کرمان که محصولات عمده انگور، سیب، به، هلو، انار و انجیر دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر